لغت نامه دهخدا
جاشر. [ ش ِ ] ( ع ص، اِ ) آنکه با شتران در چراگاه باشد. ج، جُشّار. ( منتهی الارب ).
جاشر. [ ش ِ ] ( اِخ ) یولیش. یکی از حکمرانان اندلس بود. رجوع به حلل السندسیه ج 1 ص 234 شود. ( از حلل السندسیه ج 1 ص 234 ).
جاشر. [ ش ِ ] ( ع ص، اِ ) آنکه با شتران در چراگاه باشد. ج، جُشّار. ( منتهی الارب ).
جاشر. [ ش ِ ] ( اِخ ) یولیش. یکی از حکمرانان اندلس بود. رجوع به حلل السندسیه ج 1 ص 234 شود. ( از حلل السندسیه ج 1 ص 234 ).
دورشونده.
آنکه با شتران در چرا گاه باشد
💡 دختران لوط (انگلیسی: Lot's daughters) چهار زن هستند که نام دو تن از آنان مشخص نیست و از آنها در سفر پیدایش یاد شده و از دو تن دیگر، از جمله پالتیت، در کتاب جاشر یاد شدهاست.
💡 در کتاب جاشر از نسل سام صحبت شدهاست. بر پایه این اسامی، معمولاً نسل سام را این گونه حساب میکنند: