بارپیچ

لغت نامه دهخدا

بارپیچ. ( نف مرکب ) آنکه بارها پیچد. || ( اِ مرکب ) جامه ای که عدل را در آن پیچند. پارچه ضخیمی که بعدلها پیچند. آنچه بار در آن پیچند.

فرهنگ عمید

ریسمان یا تسمه ای که با آن بار را بر سقف اتومبیل می بندند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) آنچه که بار را بدان پیچند مانند نوار ریسمان و غیره.

جمله سازی با بارپیچ

بارپیچ‌های کششی دستگاه‌هایی هستند که برای اعمال پوشش کششی استفاده می‌شوند. انواع مختلفی از بارپیچی وجود دارند:
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اتی
اتی
متمایز
متمایز
لا تنس ذکر الله
لا تنس ذکر الله
فال امروز
فال امروز