فائق شدن

لغت نامه دهخدا

فائق شدن. [ ءِ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) فائق آمدن. فائق گشتن. رجوع به فائق آمدن شود.

فرهنگ فارسی

فائق آمدن. فائق گشتن

جمله سازی با فائق شدن

نماز، حِمى و حرم الهى است كه ابليس از ان حريم مى گيرد. از اين رو وسيله استعانتخوبى براى فائق شدن بر معضلات و نيل به مقام استقامت است كه نمازگزار در ظلّ آن،مهبط فرشتگان تبشير مى گردد. آن خشوع كه سنگينى نماز را آسان مى كند نتيجه هدايتويژه اى است كه از مبداء فيض بهره او شده است.