صومعه بر
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
جمله سازی با صومعه بر
صبح سعادت دمید، یاد صبوحی بخیر صومعه بر باد رفت، دور بیفتاد دیر
من به خلوت ننشینم پس از این گر به مثل زاهد صومعه بر پای نهد زنجیرم
سرشاه را بر سنان بلند به دیوار آن صومعه بر زدند
ناله چنگ مغان آمد و گوشم گرفت بیخودم از صومعه بر در خَمّار برد
ز وضع زهد نیابم نسیم خیر آن به که نقد صومعه بر آتش کنشت نهم
بیخود اگر ز صومعه بر در میکده روم گر تو خطا گمان بری راه صواب میروم