شاد و شنگول

فرهنگ معین

(دُ شَ ) (ص مر. ) بشاش و سرحال.

ویکی واژه

بشاش و سرحال.

جمله سازی با شاد و شنگول

تجمل گرايى، بيش از آنكه راحتى بياورد، ناراحتى مى آفريند و به جاىآرامش، زندگيها را دستخوش آشفتگيها و زلزله هاى ويرانگر مى سازد. در وراىبسيارى از چهرهاى به ظاهر شاد و شنگول طبقات مرفه و تشريفاتى، غمى سنگين واضطرابى دايمى نهفته است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال آرزو فال آرزو