سیم پالا

لغت نامه دهخدا

سیم پالا. ( اِ مرکب ) بوته. ( ناظم الاطباء ). گاه، چاهک سیم پالایان باشد. ( صحاح الفرس ). || ( نف مرکب ) آنکه تصفیه نقره کند. ( یادداشت بخط مؤلف ). کسی که نقره را ذوب میکند و سکه مینماید. ( ناظم الاطباء ). سباک. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

بوته گاه چاهک سیم پالایان باشد.

جمله سازی با سیم پالا

تا دم باد خزان زرگر شود کان به که در سیم پالای تو باد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال چوب فال چوب فال جذب فال جذب فال حافظ فال حافظ