سنا برق

لغت نامه دهخدا

سنابرق. [ س َ ب َ ]( اِ مرکب ) برق روشن. ( آنندراج ) ( غیاث ):
از سنا برق آتش شمشیر
عرشیان را سنا فرستادی.خاقانی.|| بطریق استعاره آه نیز مراد دارند. ( غیاث ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

برق روشن.

جمله سازی با سنا برق

جلوۀ شمع طریقت چشمها را خیره کرد یا سنا برق حقیقت می‌زند کوس فنا
چون سنا برق حقیقت به سنا باد رسید عرش بر خود لرزید
زان گله کردم به آفتاب که دیدم کوست سنا برقی از سنای صفاهان
ز جود این علی دریا بخون غرق ز نورش بر مه و کیوان سنا برق
کند طلوع چه خورشید ما حی الاعیان چه جای نور سنا برق بذهب الابصار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
یوخ یعنی چه؟
یوخ یعنی چه؟
شی یعنی چه؟
شی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز