رشون

لغت نامه دهخدا

رشون. [ رُ ] ( ع ص ) گوسپندان چرنده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
رشون. [ رُ ] ( ع مص ) مصدر به معنی رَشْن. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). طفیلی گردیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به رَشْن شود.

فرهنگ فارسی

مصدر به معنی رشن. طفیلی گردیدن

جمله سازی با رشون

از آنچه گذشت كمال و اتفاق وجه مختار (پنجم ) رشون شد و در نهايت، افزون بر اينكه پرسش خليفه كيست پاسخ داده شد، پرسش ‍ خلافت چيست نيز پاسخخود را يافت و نيازى به تكرار نيست.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کص یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
خویشان یعنی چه؟
خویشان یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز