کارِ رسواییِ دل بین که مرا در نظرِ کشوری، این همه رسوا شده رسوا میکرد
بـه انـواع گـناهان در ميان مردم سخت رسوا شده است و به او مى گوئيم آيا اين رسوائىبهتر است يا افتخار و آبرومندى ؟
یارب، این خسرو ازین جور گهی خواهد زست چند رسوا شده مرد و زنش خواهم دید
قطام كه شكست خورده و شرمنده و رسوا شده بود با شدت عصبانيّت گفت: دور شو اىپيرزن ديوانه، در مقابل من اين طور حرف نزن.
دی که رسوا شده ای دیدی و گفتی این کیست دامن آلوده بخون خسرو تردامن بود
آه اگر بر سر سودای تو سودی نکنم زان که رسوا شدهام بر سر بازاری چند