لغت نامه دهخدا
راست بخش. [ ب َ ] ( نف مرکب ) مقسط. ( مهذب الاسماء ). بخش کننده بقسط و عدل. بخش کننده بتساوی و استواء.
راست بخش. [ ب َ ] ( نف مرکب ) مقسط. ( مهذب الاسماء ). بخش کننده بقسط و عدل. بخش کننده بتساوی و استواء.
مقسط. بخش کننده به قسط و عدل.
💡 این نقاشی با نقاشی باغ لذت دنیوی از هیرونیموس بوش مقایسه شده. این نقاشی همانند سمت راست بخش چپی نقاشی باغ لذت دنیوی است که از سنگ، بوته و حیوانات کوچک که شبیه نیمرخ هستند، تشکیل شدهاست.
💡 جَند شهری در قزاقستان کنونی قرون وسطایی در سمت راست بخشهای جنوبی رود سیردریا در فرارود بود. جند کانون اصلی سلجوقیها و زادگاه طغرل بیگ سلجوقی بود.اما بعدها توسط مغولها ویران شد و امروزه روستایی فرسوده بیش نیست.
💡 سطح مقعر جایگاه چسبیدن بخش کوچک ریبوزومی است. زواید بخش بزرگ انگشت مانند، کوتاه و در انتها مدور هستند. زایده میانی بزرگتر و زواید جانبی کوچکترند. بخش بزرگ ریبوزوم از نیم رخ حالتی شبیه صندلی را حتی با یک بخش پشتی و در جای دست دارد. در یوکاریوتها بخش بزرگ شبیه آن باسیل کولی است اما یک زایده طویل است که به سوی سمت راست بخش بزرگ کشیده شدهاست.