دوپیازه

لغت نامه دهخدا

دوپیازه. [ دُ زَ / زِ ] ( ص نسبی، اِ مرکب ) نوعی از بریان که از مسکه و زردچوبه و سیر و پیاز و دیگرافزارها ترتیب می دهند. ( ناظم الاطباء ). نوعی از قلیه و نانخورش. ( آنندراج ). طاس کباب. ( یادداشت مؤلف ):
لاتخرجن من البیوت لغازة او غیر غازة
لایَقتنصک القانصون فیطبخونک دوپیازه.شیخ بهایی. || نوعی از نان خورش بدون چربی. ( ناظم الاطباء ). || شرم مرد:
حلق زیرینت باز چرب کند
قلیه خشک دوپیازه من.سوزنی.
دوپیازه. [ دُ زَ ] ( اِخ ) نام ملایی ظریف بوده است در هند مانند عبید زاکانی. ( لغت محلی شوشتر ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - نوعی نان خورش بدون چربی. ۲ - نوعی بریانی که از مسکه و زردچوبه و سیر و پیاز و دیگر افزودنیها ترتیب دهند
نام ملایی ظریف بوده است در هند مانند عبید زاکانی.

جمله سازی با دوپیازه

دوپیازه یا دو پیازا از غذاهای رایج در بخش‌هایی از ایران و هم‌چنین در افغانستان، پاکستان و هند است.
مواد لازم برای تهیه دوپیازه شیرازی، این غذا از پیازداغ، سیب‌زمینی آب‌پز، نعناع به همراه نمک و سایر ادویه‌ها تهیه می‌شود.
دوپیازه از غذاهای سنتی افغانستان است. در قرن ۱۹ دوپیازه در هند (راج بریتانیا) و بخش هایی از ایران محبوبیت چشم گیری پیدا کرد و تا کنون از غذا های اصلی هند، پاکستان و بخش هایی از ایران به خصوص در شهر های مشهد و شیراز به حساب می آید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
هورنی
هورنی
فصاحت
فصاحت
پرده برداشتن
پرده برداشتن
متفاوت
متفاوت