خلق عالم
فرهنگ فارسی
جمله سازی با خلق عالم
احوال خلق عالم و ارزاق مرد و زن قائم به عدل شامل و انعام عام اوست
وندر سفر بداد چونانکه در حضر وی حق خلق عالم و ایزد ورا نگاه
آن کریمی تو که در عدل و کرم مثل تو نیست خلق عالم همه خواهان که کنند از تو سوال
چه از طمع سلامت خلق عالم دوستی دارد من از طمع وصال دوست بر دل خوش کنم هجران
خلق عالم شرح نتوانند داد آنچه من در سینه دارم از فراق