واژهی جوشانیده که در برخی متون با تلفظهای [دَ / دِ] نیز همراه شده، در واقع شکل مفعولیِ صفت مفعولیِ فعل جوشاندن است. این کلمه به معنی مایعی که آن را جوشاندهاند یا آنچه جوشانده شده بهکار میرود و بهصورت جوشانده نیز در زبان فارسی رواج دارد. در متون قدیمی و فرهنگهای لغت، این واژه بهعنوان صفتی برای موادی بهکار میرود که تحت فرآیند جوشش قرار گرفتهاند. برای نمونه، عصارهی جوشانده یا داروی جوشانیده اشاره به موادی دارد که با جوشاندن استخراج یا تغییر حالت دادهاند. این شکل از واژه در متون طب سنتی و دستورهای دارویی نیز دیده میشود. برای دریافت اطلاعات دقیقتر و بررسی نمونههای کاربردی، میتوان به مدخل جوشانده در فرهنگهای معتبر زبان فارسی مراجعه نمود. این واژه در کاربردهای علمی و روزمره، بیشتر بهصورت جوشانده بهکار میرود و شکل جوشانیده در جایگاه صفت مفعولی باقی میماند.
جوشانیده
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
جمله سازی با جوشانیده
آب را جوشانیده (برای استریل شدن) و نمک و سرکه را در آن حل میکنند.
طبیخ: آنچه جوشانیده آب او را استعمال نمایند.