جهاد کردن، از ریشهی جَهد بهمعنای تلاش و کوشش، در اصطلاح به کارزار در راه حق اطلاق میشود. این مفهوم در متون کهن فارسی، بار معنایی عمیق دینی و اخلاقی داشته و به نبردی مشروع با انگیزهی دفاع از دین یا سرزمین اسلامی اشاره دارد. بر پایهی این تعریف، جهاد تنها به معنای نبرد نظامی نیست، بلکه هرگونه تلاش جدی در جهت گسترش عدالت و دفاع از ارزشهای الهی را دربرمیگیرد.
در متون معتبر تاریخی مانند تاریخ بیهقی، این واژه با دقتی ویژه بهکار رفته است. چنانکه در صفحهی ۹۳ این اثر آمده است: «متغلبان را... خارجی باید گفت با ایشان جهاد باید کرد.» این عبارت نشان میدهد که جهاد، عملی شرعی و قانونی علیه کسانی دانسته میشده که به ناحق قیام میکردند و نظم حقبنیاد جامعه را برهم میزدند. بنابراین، جهاد در این بستر، مشروعیت خود را از اهداف الهی و دفاع از حریم دین و عدالت میگرفته است.
در مجموع، جهاد کردن بهعنوان یک مصدر مرکب، مفهومی فراتر از جنگ عادی را بیان میکند و نبردی آرمانی در مسیر تحقق حقیقت و عدالت است. این واژه در طول تاریخ تحولات زبانی و فرهنگی، همواره بر اهمیت نیت پاک و هدف مقدس در پیکار تأکید داشته و بهعنوان یکی از فرایض مهم در فقه اسلامی شناخته شده است. ازاینرو، درک دقیق آن مستلزم توجه به بستر تاریخی، فرهنگی و دینی است که در آن بهکار رفته است.