جعر

لغت نامه دهخدا

جعر. [ ج َ ] ( ع اِ ) پلیدی خشک چسبیده بر کون. || پیخال مرغ شکاری. ( منتهی الارب ). || باد شکم یا غایط درندگان. ( اقرب الموارد ). ج، جُعور.
جعر. [ ج َ] ( ع مص ) پیخال انداختن. ( آنندراج ). سرگین اوگندن سگ. ( زوزنی ). سرگین افکندن خداوند مخلب از سباع. ( تاج المصادر بیهقی ). || صورت عامیانه یی است از جأر. ( دزی ). رجوع به جأر در همین لغت نامه شود.

فرهنگ فارسی

پیخال انداختن یا سرگین او گندن سگ یا صورت عامیانه یی است از جار.

جمله سازی با جعر

جعر روستایی در غرب مرکزی یمن و در استان صنعا می‌باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
میلف یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
هورنی یعنی چه؟
هورنی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز