لغت نامه دهخدا
تقدیرات. [ ت َ ] ( ع اِ ) تقدیرها و سرنوشتها و احکام و اوامر. ( ناظم الاطباء ).
- تقدیرات الهیة؛ قضا و اراده الهی.( ناظم الاطباء ).
تقدیرات. [ ت َ ] ( ع اِ ) تقدیرها و سرنوشتها و احکام و اوامر. ( ناظم الاطباء ).
- تقدیرات الهیة؛ قضا و اراده الهی.( ناظم الاطباء ).
( مصدر اسم ) جمع تقدیر
💡 برو جان پدر تن در قضا ده به تقدیرات یزدانی رضا ده
💡 تو اگر تقدیر نو خواهی رواست زانکه تقدیرات حق لا انتهاست
💡 ز میل خود بکس دشمن نگردد به تقدیرات حق ضامن نگردد: