بیدهن. [ دَ هََ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + دهن ) مخفف بیدهان. فاقد دهان. || کنایه از کسی که بر سخن گفتن قدرت نداشته باشد. ( آنندراج ). عاجز و ناتوان در تکلم. سخنران حقیر. ( ناظم الاطباء ): عاشقان بیدهن را زهره گفتار نیست ورنه جای بوسه پرخالیست در کنج لبش.صائب.
جمله سازی با بیدهن
از سستی علم و عمل تست که یک دل نگرفت حساب از سخن بیدهن تو
عاشقان بیدهن را زهره گفتار نیست ورنه جای بوسه پرخالی است درکنج لبش !