بقیل

لغت نامه دهخدا

بقیل. [ ب َ ] ( ع ص ) زمین تره بار آور. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بقیلة شود.

فرهنگ فارسی

زمین تره بار آور

جمله سازی با بقیل

روز حرب تو کز تحیر وقت اندر افتد سپه بقال و بقیل
بقیل و قال و افسون و فسانه بدم بیرونش آرم زاستانه
نشود حاصل آن بقیل و بقال جوی آن را ز جوع و ترک منال
ای دل این ره بقیل وقالت ندهند جز بر در نیستی وصالت ندهند
نرسی اندر این بقیل و بقال سر این بازجوی از ره حال