باکور

باکور

لغت نامه دهخدا

باکور. ( ع ص، اِ ) شتابکار. معجل. ( از تاج العروس ). || بارانی که قبل از موسم و موقع فرود آید. ( از تاج العروس ). باران اول موسمی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). باران اول. ( ناظم الاطباء ). || زود از هر چیز و مؤنث آن باکوره است. ( منتهی الارب ). زودرس از هرچیز. || نوبر. نوباوه. ( آنندراج ). نورس: و فی هذاالیوم یؤتی بالباکور من الغلات فیقرأون علیها و یدعون لها بالبرکة. ( آثار الباقیه چ اروپاص 281 ). نخلة باکور؛ خرمابن زودرس. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ اسم ها

اسم: باکور (پسر) (کردی)
معنی: شمال ( نگارش کردی

دانشنامه عمومی

باکور (کمون). باکور ( به فرانسوی: Bacourt ) یک کمون ( فرانسه ) در فرانسه است که در canton of Delme واقع شده است. باکور ۳٫۸۹ کیلومتر مربع مساحت دارد ۳۰۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

جمله سازی با باکور

همان خواجه باوفای زریر که باکور خواندش همی اردشیر
آگری یکی از استان‌های کوردستان باکور(کردستان شمالی) است که دارای مرکزی به همین نام است. ساکنان این استان را مردم کردو اقلیتی از ارمنی ها تشکیل می‌دهند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
همچنین
همچنین
فکر
فکر
مابه التفاوت
مابه التفاوت
کس شعر
کس شعر