ایتار

لغت نامه دهخدا

ایتار. ( ع مص ) زه کردن کمان را و زه ساختن کمان را. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). زه بر کمان کردن. ( المصادر زوزنی ) ( از اقرب الموارد ). || طاق گردانیدن جفت را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). || نماز وتر گزاردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || طاق گردانیدن چیزی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). طاق کردن نماز را. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

زه کردن کمان را و زه ساختن کمان را

جمله سازی با ایتار

مفکن مرا به پیچ و خم ایتار زلف دل در حلقۀ تو رفته من اینها ندانمی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز استخاره کن استخاره کن فال سنجش فال سنجش فال نخود فال نخود