افتاب گاه

لغت نامه دهخدا

( آفتاب گاه ) آفتاب گاه.( اِ مرکب ) برآفتاب. مشرقه. ( زمخشری ). آفتاب رو. مشراق. بتو. آنجای خانه که بیشتر روز آفتاب بدان تابد.

فرهنگ فارسی

( آفتاب گاه ) بر آفتاب مشرقه

جمله سازی با افتاب گاه

گاه شادی پیش رویش تیره باشد افتاب گاه مردی پیش تیغش خیره گردد اژدها
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
سکسی
سکسی
دودول
دودول
هنگام
هنگام
کص
کص