ارجی

ارجی

لغت نامه دهخدا

ارجی. [ اَ جا ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از رجا. باامیدتر. امیدوارتر. پرامیدتر: و دعاءُالأسن ارجی للاجابة. ( معالم القربة ). ان النبی ( ص ) قال لبلال: حدثنی بأرجی عمل عملته عندک فی الاسلام منفعةً. ( تاریخ ابن عساکر ج 3 ص 307 ). || زیاده تر. ( مؤید الفضلاء ).

فرهنگ فارسی

امیدوارتر

دانشنامه عمومی

آرجی. آرجی ( به فرانسوی: Argy ) یک کمون در فرانسه است که در اندر واقع شده است آرجی ۳۸٫۸۹ کیلومتر مربع مساحت و ۶۱۱ نفر جمعیت دارد و ۱۱۹ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

جمله سازی با ارجی

در کتاب گران‌مایهٔ درخشانی به نشانه‌های فراوانی دربارهٔ تبار ایرانیان امروز برمی‌خوریم. اگر هم برخی از این نشانه‌ها هنوز شناورند، قابل تأمل و جالب توجه هستند. در هر حال درخشانی راه‌های نزدیک شدن به هزاره‌های گمشده را به‌خوبی و با موفق‌ترین وجه ممکن نشان داده‌است. من به نام کسی که منتسب به ایران‌شناسی است به این اثر گران‌مایه ارجی بسیار می‌نهم و اگر هم اغراق تلقی شود آن را از نخستین کارهای جدی ایرانیان در زمینهٔ ایران‌شناسی می‌دانم.
در کتاب گران‌مایهٔ درخشانی به نشانه‌های فراوانی دربارهٔ تبار ایرانیان امروز برمی‌خوریم. اگر هم برخی از این نشانه‌ها هنوز شناورند، قابل تأمل و جالب توجه هستند. در هر حال درخشانی راه‌های نزدیک شدن به هزاره‌های گمشده را به‌خوبی و با موفق‌ترین وجه ممکن نشان داده‌است. من به نام کسی که منتسب به ایران‌شناسی است به این اثر گران‌مایه ارجی بسیار می‌نهم و اگر هم اغراق تلقی شود آن را از نخستین کارهای جدی ایرانیان در زمینهٔ ایران‌شناسی می‌دانم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت