اربعینی

لغت نامه دهخدا

اربعینی. [ اَ ب َ ] ( ص نسبی ) منسوب به اربعین.

جمله سازی با اربعینی

💡 رخ به میعاد گاه معنی کن اربعینی به آب دیده برآر

💡 سالکی را که دید پیوسته اربعینی نشسته در عیدی

💡 شد چهل سالم به غفلت در مسلمانی بس است اربعینی در سر زلف تو ترسایی کنم

💡 اگر در خم نماند اربعینی

💡 ولی چون پس از اربعینی شدش چنین منزلی راحت‌افزا نصیب

💡 برآرم اربعینی بر سر هر نیش تا روزی به کام دل رسم در دیده رنجور کنعانی