از نظر لغوی، میانگین یک صفت نسبی است که به موقعیت میان یا وسط چیزی اشاره دارد. در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، واژههای انگلیسی Mean و Mean Value معادل میانگین شناخته شدهاند و تعریف آن به این صورت بیان شده است: عددی که نمایانگر مجموعهای از چند عدد است. پیش از آنکه به بحث درباره نحوه محاسبه آن بپردازیم، با توجه به این معانی و تعاریف، متوجه میشویم که میانگین نمایندهای از چند عدد به شمار میآید. به میانگین همچنین متوسط یا معدل نیز گفته میشود.
میانگین
لغت نامه دهخدا
- دانش ( علم ) میانگین؛علم اوسط. ریاضی.
|| وسطی. آنچه یا آنکه در وسط قرار گرفته است. ( از یادداشت مؤلف )[: محمود ] گفت او را [ ابوریحان بیرونی را ] به میان سرای فرو اندازند. چنان کردند مگر با بام میانگین دامی بسته بود، بوریحان بر آن دام آمد. ( چهارمقاله ص 57 ). پس ملک را در گرمابه میانگین بنشاند. ( چهارمقاله ). و رجوع به میان و میانه شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. آنچه در میان چند چیز قرار دارد، وسطی.
۳. (ریاضی ) عددی که نمونۀ چند عدد باشد.
فرهنگ فارسی
منسوب به میانه، میان و وسط چیزی، متوسط، معدل، حدوسط، میانین هم گفته اند
(صفت ) ۱ - وسطی: ( محمود ) گفت: او را ( ابوریحان بیرونی را ) بمیان سرای فرو اندازند چنان کردند مگر با بام میانگین دامی بسته بود. بوریحان بر آن دام آمد. ] یا دانش ( علم ) میانگین. علم اوسط ریاضی.
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه آزاد فارسی
میانگین (mean)
در ریاضیات، شاخص متوسط یا معدل چند عدد یا جمله. میانگین حسابی ساده مقدار متوسط عددهای موردنظر، یعنی برابر مجموع عددها تقسیم بر تعداد آن هاست. در میانگین موزون یا وزن دار، وزن یا ضریب هایی که به عددها نسبت داده شده است به حساب می آید. این نوع میانگین با ضرب کردن هر عدد در وزن آن، جمع کردن این حاصل ضرب ها، و تقسیم مجموع آن ها بر مجموع وزن ها به دست می آید. در آمار، این وزن ها معمولاً فراوانیهایند.
جمله سازی با میانگین
اندازهگیری سنتی امتیاز اف، برابر با میانگین هارمونیک دقت و بازیابی است.