نکمه

لغت نامه دهخدا

( نکمة ) نکمة. [ ن َ م َ ] ( ع اِ ) رنج. مصیبت دشوار سخت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). نکبة. مصیبت فادحة. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). لغتی است در نکبة. ( از متن اللغة ).

فرهنگ فارسی

رنج. مصیبت دشوار سخت. نکبه. مصیبت فادحه. لغتی است در نکبه.

جمله سازی با نکمه

💡 دگر نکمه شیخ جلال سلوم (دیگر به شیخ جلال سلام نمی‌کنم)

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گواد یعنی چه؟
گواد یعنی چه؟
متمایز یعنی چه؟
متمایز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز