موشان. ( ع اِ ) نوعی از خوشترین خرما. ( منتهی الارب ). نوعی از خرمای تازه شیرین. ( ناظم الاطباء ). نوعی از اطیب رطب. ( یادداشت مؤلف ). موشان. ( اِخ ) دهی است از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور واقع در 90 هزارگزی خاور قدمگاه با 680 تن سکنه. آب آن از قنات و راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
فرهنگ فارسی
دهی است از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور.
دانشنامه عمومی
موشان ( نام علمی: Muridae ) نام یک تیره از راسته جوندگان است. موشان (زبرخان). کوشان، روستایی از توابع شهرستان زبرخان در استان خراسان رضوی ایران است. این روستا در گذشته موشان نامیده می شد. این روستا از نظر تاریخی قدمت خیلی زیادی دارد و آثار باستانی هم دارد. براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۴۶ نفر ( ۱۱۰خانوار ) بوده است. موشان (شهرک). موشان ( به لاتین: Mosjøen ) ( تلفظ نروژی: گوش دادن راهنما·اطلاعات ) یک شهرک در نروژ است که در وفسن واقع شده است. موشان ۶٫۴۱ کیلومتر مربع مساحت و ۹٬۶۶۵ نفر جمعیت دارد. شهرهای گورنیی میلانوواس، لیکسله، وولخوف، سینوپ و بخش لیکسله خواهرخوانده های موشان ( شهرک ) هستند.
جمله سازی با موشان
تو مری با مثل خود موشان بکن با شتر مر موش را نبود سخن
هست این دنیا چه و عمرت رسن روز و شب هستند موشان بی سخن
اگر عامه بد گویدم زان چه باک؟ رها کردهام پیش موشان پنیر
در سرایی چونکه موشی رخنه کرد زان سرا موشان برآرند دود و گرد
بند و حبسش کند به خانهٔ موش میر موشان کند فشرده گلوش
کی به پیش آیند موشان ای فلان نیست جمعیت درون جانشان