گستاخ کن

لغت نامه دهخدا

گستاخ کن. [ گ ُ ک ُ ] ( نف مرکب ) جسورکننده. دلیرکننده. پرروکننده. بی شرم کننده.
- لهو گستاخ کن:
نباید کز آن لهو گستاخ کن
رود با تو گستاخیی در سخن.نظامی ( اقبالنامه ص 158 ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - جسور کننده بی پروا کننده. ۲ - بی شرم سازنده پررو کننده.

جمله سازی با گستاخ کن

نباید کزان لهو گستاخ کن رود با تو گستاخیی در سخن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رویداد یعنی چه؟
رویداد یعنی چه؟
محتمل یعنی چه؟
محتمل یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز