کرنه

لغت نامه دهخدا

کرنه. [ ک ُ ن َ ] ( اِخ ) شهرکی است در اندلس. ( از معجم البلدان ).
کرنه. [ ک َ ن َ ] ( اِخ ) نام قریه ای است از روستاق بدخشان و در آنجا امرود و ناشپاتی بغایت خوب می شود. ( برهان ) ( آنندراج ). قریه ای از روستای بدخشان که امرود خوب در آن عمل آید. ( ناظم الاطباء ).
کرنه. [ ک ِ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) خاری است که آن را اشترخار گویند و بعضی گویند ماری است که آن را اشترخار خوانند. ( برهان ) ( آنندراج ). گیاه اشترخار. ( ناظم الاطباء ). گرنه. || کنه را نیز گفته اند و آن جانوری است که بر بدن خر و شتر و گاو چسبد و خون خورد. ( برهان ) ( آنندراج ). اشترخوار. شترخوار. ( حاشیه برهان چ معین ). رجوع به اشترخوار و کنه شود.
کرنه. [ ک َ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) به هندی اسم نوعی اترج است. ( فهرست مخزن الادویه ). بزبان هندی نوعی از ترنج است مدور و بسیاری از نارنج بزرگتر می شود. ( برهان ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - جانوری است از شاخ. بند پاییان از رد. عنکبوتیان و از راست. کنه ها. کنه ها اکثر طفیلی پستانداران از قبیل دامها و سگ و گربه و انسان میشوند و از خون آنها تغذیه میکنند. کن. سگ شبیه دان. کرچک است و بر روی پوست سگ و دیگر پستانداران محکم می چسبد و از خون حیوان تغذیه مینماید و بدنش بسیار حجیم میشود و بانسان نیز حمله میکند. کن. پرندگان که معمولا بر روی پوست پرندگان استقرار می یابد و خون آنها را میمکد بانسان نیز حمله میکند. نوعی از کنه ها بنام غریب گز در کاروانسرا ها و اماکن عمومی قدیمی فراوانست و گزش آن انسانرا دچار تب راجعه میکند جلم قراد. یا کنه ها. راسته ای مشخص از رد. عنکبوتیان و از شاخ. بند پاییان که اکثر جانوران آن خطرناک و طفیلی دیگر پستانداران ( از جمله انسان ) میشوند و سبب بروز و اشاع. امراض ساری و عفونی از قبیل تب راجعه و جرب میگردند. کنه ها دارای قدی کوچک میباشند و بدنشان فقط از یک قطعه ساخته شده و اثر بند بندی در خارج نمایان نیست سفالوتوراکس و شکم فقط بوسیل. شیاری از هم جدا شده که حرکاتی در آن بند صورت نمیگیرد. نوع زندگی کنه ها متغیر است. بعضی از طعمه های زنده تغذیه میکنند و برخی از مواد آلی و گروهی بسیار انگلی هستند و از خون پستانداران و انسان تغذیه مینمایند. یا کن. شتری. کن. سگ. ۲ - کسی که باصرار بکسان متوسل شود و تا کارش را انجام ندهند آنانرا رها نکند: عجب کنه ایست. یا مثل کنه چسبیدن. سماجت بخرج دادن اصرار و ابرام بسیار کردن.
به هندی اسم نوعی اترج است.

جمله سازی با کرنه

💡 هر چه شاید بده که در خوردست کرنه گر هست مطلقا ور نیست

💡 تپه کرنه در شهرستان چرداول، روستای زنجیره سفلی واقع شده و این اثر در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۸۴۷۵ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

💡 جوابش را دهان کر نه بشگفت که آخر کرنه هم بشنوم گفت

چیره یعنی چه؟
چیره یعنی چه؟
محنت یعنی چه؟
محنت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز