ویشتاسب

لغت نامه دهخدا

ویشتاسب. ( اِخ ) گشتاسب. رجوع به گشتاسب شود.

فرهنگ فارسی

پسر ارشامه و پدر داریوش اول پادشاه بزرگ هخامنشی است. وی در زمان سلطنت پسرش حاکم ایالت پارت بود. داریوش در کتیبه ای که از سالهای نخستین سلطنت اوست میگوید ویشتاسب پدرش هنوز زنده است. بعضی ویشتاسب را همان گشتاسب پادشاه حامی زردشت میدانند.

فرهنگ اسم ها

اسم: ویشتاسب (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: vištāsb) (فارسی: ويشتاسب) (انگلیسی: vishtasb)
معنی: دارنده ی اسب سرکش، ( = گشتاسب )، به معنی دارنده ی اسب چموش و رَمو، ( اَعلام ) ویشتاسب: [زنده در پیش از میلاد] والی پارت، پسر ارشامه و پدر داریوش اول پادشاه بزرگ هخامنشی، نام پسر ارشامه و پدر داریوش پادشاه هخامنشی

جمله سازی با ویشتاسب

نام پشوتن تنها یکبار در بند ۴ ویشتاسب یشت آمده‌است.
کلونی تبریز ۶–۰ ویشتاسب ساری (۲۸ شهریور ۱۳۳۶)
ایران جوان بوشهر ۴–۱ ویشتاسب ساری (۲۴ شهریور ۱۳۳۶)
در کتب مورخان قرن چهارم هجری پیاپی از آن، با اسامی مشابهی، یاد شده‌است. در حدود العالم آمده «ترجی شهرکی است آبادان و قدیم‌ترین شهرست اندر طبرستان» در زمان ابن اسفندیار پادگانی هزار و پانصد نفره در آن وجود داشت و میرظهیرالدین مرعشی خود به قلعه‌ای با همین اسم در حول شهر ساری رفته‌است. کیا ویشتاسب جلالی، از بزرگان مازندران، نیز در قلعه توجی فرمان می‌راند؛ او بعدها از متحدان کیا افراسیاب چلاوی شد.
راه کرمان ۶–۱ ویشتاسب ساری (۱۹ شهریور ۱۳۳۶)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
افتخار یعنی چه؟
افتخار یعنی چه؟
ستارگان یعنی چه؟
ستارگان یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز