وحیش

وحش به عنوان یک اسم، به معنای جانور یا حیوان دشتی و صحرایی به کار می‌رود. این مفهوم در منابع لغوی معتبری چون منتهی الارب، آنندراج و ناظم الاطباء ذکر شده است. لازم به ذکر است که در برخی موارد، برای درک عمیق‌تر این واژه، ارجاع به مدخل وحش توصیه شده است. جمع مکسر این واژه به صورت وُحوش (با تلفظ وُحوش) و همچنین وَحْشان با تلفظ وَحْشان ذکر شده است. این جمع‌ها به گروهی از حیوانات وحشی که در دشت‌ها و مناطق بیابانی زندگی می‌کنند، اشاره دارند. بنابراین، واژه وحش به طور کلی به حیوانات صحرایی و دشتی اطلاق می‌شود و مشتقات آن نیز همین مفهوم را در قالب جمع بیان می‌کنند. این دسته از حیوانات، زیستگاه‌های طبیعی خود را در این مناطق یافته و چرخه زندگی خود را در آنجا سپری می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

وحیش. [ وَ ]( ع ص ) جانور دشتی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به وحش شود. ج، وحشان. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

جانور دشتی. جمع وحشان

جمله سازی با وحیش

به پیش کاتب وحیش دوات دار، خرد به فرق حاجب بارش نثار بار خدا
صاحب وحیش در پیغام باز میدهد از وی خبر الهام باز
این که کرمناست و بالا می‌رود وحیش از زنبور کمتر کی بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال چای فال چای فال فرشتگان فال فرشتگان فال کارت فال کارت