ای هنر پروری که ذات ترا کس ندیدست عیب و همتا نیز
از آنکه ظل کرم گسترد همیشه کند حجر بمهر هنر پروری در شهوار
آن هنر پروری که ابن یمین در ره او کمینه خاک درست
بر در هر سفله ئی پیش نباشم بپای صدر هنر پروری چونکه مقام منست
هنر بعهد هنر پروری گرامی شد که ظل سلطنتش جاودان بود یارب