ناشایست کردن. [ ی ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کار بد کردن. گناه کردن. مرتکب گناه شدن. کار حرام و ناروا و ناسزا کردن: ز ناشایست کردن شرمش آمد که بر دو کتف خود دو پاسبان دید.؟
فرهنگ فارسی
کار بد کردن گناه کردن.
جمله سازی با ناشایست کردن
ز ناشایست کردن شرمش آمد که بر دو کتف خود بار گران دید