ماشینیسم

لغت نامه دهخدا

ماشینیسم. ( فرانسوی، اِ ) براساس ماشین. بکار بردن ماشین در امور مختلف. || عمل بلا اراده و خودکار. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( اصطلاح فلسفی ) عقیده مبتنی بر اینکه حیوانات به منزله ماشین محض اند. ( فرهنگ فارسی معین ). || دوره پیدایش و تکامل کارخانه های بزرگ. و رجوع به مقدمه حقوق تطبیقی دکتر افشار ص 9 و 10 شود.

فرهنگ عمید

جایگزین کردن ماشین به جای نیروی انسانی برای انجام کارهای صنعتی.

فرهنگ فارسی

روش کارکردن باماشین یامانندماشین
( اسم ) ۱- ترکیب ماشینها با یکدیگر. ۲- استعمال ماشین برای تحصیل محصول و نتیجه ای. ۳- عمل بلا اراده و خودکار. ۴- عقید. مبتنی بر اینکه حیوانات بمنزل. ماشین محض اند.

جمله سازی با ماشینیسم

خود او دربارهٔ هنرش گفته است: «من در نقاشی به آنچه می‌آفرینم، هرگز نمی‌اندیشم. نمی‌دانم القای اندیشه به وسیله رنگ و بوم یعنی چه! من از نقاشی لذت می‌برم. در نقاشی تولد می‌یابم. در کار خود به نتیجه نمی‌اندیشم. حاصل کار نتیجه را نشان می‌دهد. برخی از بینندگان آثارم می‌گویند: تابلوها خیلی زیبا هستند، آرامش می‌دهند؛ در این شرایطی که بعضی از ماشینیسم و سایر مظاهر تمدن امروزی دم می‌زنند، آدم در این تابلوها یک نوع امیدوار بودن و پویایی حس می‌کند؛ خوب، رسیدن به یک نوع زیبایی، که از نظر تکنیک و هماهنگی با تحولات سبکی تا آن حد موفق باشد و بتواند بیننده امروز را این چنین برانگیزاند، می‌تواند هدف آفرینش هنری باشد.»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فرشتگان فال فرشتگان فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق فال تک نیت فال تک نیت