لغت نامه دهخدا
لحافی. [ ل ِ فی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به لحاف. و بدین نسبت مشهور است ابوعبداﷲ المطهربن محمدبن ابراهیم الشیرازی الصوفی المعروف باللحافی... ( سمعانی ورق 494 ).
لحافی. [ ل ِ فی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به لحاف. و بدین نسبت مشهور است ابوعبداﷲ المطهربن محمدبن ابراهیم الشیرازی الصوفی المعروف باللحافی... ( سمعانی ورق 494 ).
منسوب به لحاف
💡 آتشین تافته آل برافروخته بود تا کجا شرب لحافی شب دی سوخته بود
💡 شبی دید ناگه لحافی به خواب که از میخ در جامه شد خراب
💡 خوابم نمی برد که کند بر مریضِ عشق گاهی بلا لحافی و گه درد بستری
💡 سرو قدّش به خرام آمد و با صد شفقت بر سر کهنه لحافی که مرا بود نشست