گپه. [ گ ُپ ْ پ َ / پ ِ ] ( اِ ) قوبا ادرفن. نام علتی است که در پوست بدن آدمی بهم میرسد: ای از گپه ها ره خلاصی جسته خوسته تن خویش را ز علت رسته از خردل و خل ضماد می کن که شود در باغ امل نهال صحت رسته.یوسفی طبیب.و رجوع به ادرفن شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) قوبا ادرفن. توضیح کلمات: ادرفن قوابی قوبا و گپه در ماخذ مختلف مرادف هم بکار رفته اند. نام علتی در پوست بدن
جمله سازی با گپه
سوغات روستا خرما، ترشی لگجی (گلک) و صنایع دستی باشد. صنایع دستی این روستا قالیچه، گلیم، جاجیم و گپه های زیبای معروف قشقایی می باشد. من خودم عاشق این روستام و هیج کجا برام اینجا نمیشه.