پائیزه

لغت نامه دهخدا

پائیزه. [ زَ/ زِ ] ( ص نسبی ) پائیزی. مقابل بهاره: کشت پائیز.
پائیزه. [ زَ / زِ ] ( مغولی، اِ ) پایزه. فرمانی بود که پادشاهان به کسی میدادند تا به هر جای که رود همه فرمانبردار وی باشند. برای شواهد رجوع به کلمه پایزه شود. و در کتب، پائیزه به این معنی دیده نشد و بمتابعت فرهنگ نویسان ضبط کردیم.

فرهنگ فارسی

پایزه

جمله سازی با پائیزه

باغ‌های معلق آرزوهای گمشده، یک چیدمان ویدئویی و نمایش رقص معاصری بود که در فصل پائیزه سال ۲۰۰۸ بروی صحنه رفت. سمفونی مرثیه، اثر معاصر دیگری است که به وسیلهٔ نیما کیان برای بالهٔ ملی تاجیکستان آفریده شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال انبیا فال انبیا فال فنجان فال فنجان فال درخت فال درخت