کار به

لغت نامه دهخدا

کار به. [ رِ ب ِه ْ ] ( ترکیب وصفی، اِ مرکب ) کارخوب و بپارسی ترجمه نافله است که به عربی عبادت ناواجب را گویند. ( آنندراج ) ( انجمن آراء ):
چنب سنت و نافله کار به
روا ناروا دان حلال و حرام.ابونصر فراهی ( از آنندراج ) ( انجمن آرا ).

فرهنگ فارسی

کار خوب ترجمه نافله

جمله سازی با کار به

💡 چنان ز حسن تو گردید تنگ کار به خوبان که مه ز هاله حصاری ز انفعال تو باشد

💡 بالابر متحرک ماشین متحرکی است که از حداقل یک پلتفرم کار به همراه کنترل و یک دکل یا ساختار قابل گسترش به همراه شاسی برای دسترسی و کار در ارتفاع تشکیل شده‌ است.

💡 دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود

💡 این کار به افسانه به سر می‌نتوان برد وافسانهٔ عشق تو زبر می‌نتوان کرد

💡 قصدِ جان است طمع در لبِ جانان کردن تو مرا بین که در این کار به جان می‌کوشم

💡 هدف برنامه‌ریزی برای یک اقدام عملی است. قبل از هر چیز تعیین اهداف امکان تحقق رویاها و چشم اندازهای شما را فراهم می‌کنند. این کار به شما انگیزه و اطمینان می‌دهد که نتیجه نهایی ارزشمند خواهد بود و از اتلاف وقت و انرژی جلوگیری خواهد کرد. از طرفی باید گفت که اساسا بدون تعیین یک هدف مشخص، نتیجه ایده آلی به دست نمی‌آید.

روز جاری یعنی چه؟
روز جاری یعنی چه؟
گرایش یعنی چه؟
گرایش یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز