پاچنامه

لغت نامه دهخدا

پاچنامه. [ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) پاژنامه. پاشنامه. نامی که پادشاهان به چاکران دهند تشریف او را.لقب. || همال و قرین. ( رشیدی ) ( برهان ).

فرهنگ فارسی

پاژنامه پاشنامه
( اسم ) پاژنامه

جمله سازی با پاچنامه

وات لفظ آرش است و چم معنی هم لقب پاچنامه صوت آوا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
عمیق
عمیق
حوصله
حوصله
سکسی
سکسی
مفتوح
مفتوح