نازادن. [ دَ ] ( مص منفی ) نزادن. نزائیدن. مقابل زادن. رجوع به زادن و زاییدن شود: شعر ناگفتن به از شعری که باشد نادرست بچه نازادن به از شش ماهه افکندن جنین.منوچهری.
فرهنگ فارسی
نزادن نزائیدن.
جمله سازی با نازادن
شعر ناگفتن به از شعری که گویی نادرست بچه نازادن به از ششماهه بفکندن جنین