صحه گذاری

لغت نامه دهخدا

صحه گذاری. [ ص ِح ْ ح َ / ص َح ْ ح َ گ ُ ] ( حامص مرکب ) صحة گذاشتن. رجوع به صحة گذاشتن و رجوع به صح شود.

فرهنگ فارسی

علامت صح بالای کلمه گذاشتن

جمله سازی با صحه گذاری

این نوع از بازاریابی پارتیزانی مشابه بازاریابی ویروسی بوده با این تفاوت که در نشر تبلیغ، مردم دخیل نمی‌باشند و مجموعه‌ایی از بلاگ‌ها و شبکه‌های اجتماعی وابسته به صاحب برند، به‌طور غیرمستقیم به نشر و وایرال کردن آن می‌پردازند. در این روش کاربران جعلی یا ربات‌های شبکهُ اجتماعی برای تأیید و تصدیق محصولات یک برند اقدام به باز نشر یا صحه گذاری و نوشتن نظر مثبت می‌کنند. این روش در برخی از کشورها دارای قوانین بازدارنده و اعمال جریمه می‌باشد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تک پر
تک پر
مریم
مریم
ملکا
ملکا
با دقت
با دقت