عبدالجبار

عبدالجبار یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان بدوستان غربی، بخش خواجه شهرستان هریس واقع شده است. نام اصلی این روستا اوجابار بوده که در دوران پهلوی به عبدالجبار تغییر یافته است. این روستا در دامنه‌های شرقی کوه آیلاخلی قرار دارد و دارای سیزده رشته قنات و چشمه در نقاط مختلف خود است. به دلیل قدمت تاریخی بالای آن، قبرستانی قدیمی در مرز با روستای قراجه وجود دارد که احتمالاً به دوره زرتشتیان تعلق دارد. روستای اوجابار دارای ۶۰ خانوار است که نیمی از آن‌ها ساکن دائمی هستند. زلزله سال ۹۵ ورزقان آسیب‌های زیادی به بافت قدیمی روستا وارد کرد، اما تلفات جانی نداشت. بیشتر محصولات کشاورزی این روستا به صورت دیم کشت می‌شود و شامل عدس و گندم است. یکی از جاذبه‌های این روستا، آب گرم واقع در جنوب آیلاخلی است. همچنین در جنوب روستا، دشت سرسبزی به نام چیمن وجود دارد که در شمال قراجه قرار دارد. نام روستای اوجابار در هریس به منظور تغییر نام‌های جغرافیایی آذربایجان به عبدالجبار تغییر یافته است. در نقشه‌ای که در سال ۱۹۴۳ توسط خدمات نقشه ارتش آمریکا منتشر شده، نام اوجابار ذکر شده است.

لغت نامه دهخدا

عبدالجبار. [ ع َ دُل ْ ج َب ْ با ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بدوستان بخش هریس شهرستان اهر. واقع در 31هزارگزی باختر هریس و دوهزارگزی شوسه تبریز به اهر. کوهستانی و هوای آن معتدل است و 582 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصولات آن غلات و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است، صنایع دستی گلیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
عبدالجبار. [ ع َ دُل ْ ج َب ْ با ] ( اِخ ) ابن احمدبن عبدالجبار الهمدانی الاسدآبادی، مکنی به ابوالحسین، قاضی بود و در علم اصول و کلام تبحر داشت، و در عصر خویش شیخ معتزلیان بود و آنان وی را قاضی القضاة می گفتند. و جز وی کسی را بدین لقب نمی خواندند. از تألیفات اوست: تنزیه القرآن عن المطاعن، والامالی. وی به سال 415 هَ. ق. به ری درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ). و رجوع به خاندان نوبختی شود.
عبدالجبار. [ ع َ دُل ْ ج َب ْ با ] ( اِخ ) ابن احمدبن عمر الطر سوسی، مکنی به ابوالقاسم. وی عالم به قراآت بود و کتابی بنام المجتبی الجامع در علم قرائت تألیف کرده است. او به سال 331 متولد شد ودر 420 هَ. ق. به مصر درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالجبار. [ ع َ دُل ْ ج َب ْ با ] ( اِخ ) ابن خالدبن بن عمران السرتی، مکنی به ابوحفض. وی فقیهی فاضل و زاهد و در فضل ودینداری ضرب المثل بود. به سال 194 هَ. ق. متولد شد و به سال 281 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالجبار. [ ع َ دُل ْ ج َب ْ با ] ( اِخ ) ابن عبدالرحمان الازدی. وی امیری شجاع بود. به سال 104 هَ. ق. منصور وی را امارت خراسان داد و او بدانجا بسیاری مردم را به تهمت دوستی با آل علی بکشت، سپس از طاعت منصور بیرون شد، منصور سپاهیان بدفع او فرستاد و وی را اسیر کردند و نزد منصور آوردند منصور بفرمود دو پای او را بریدند و او را گردن زدند و فرزندان و کسان او را نفی بلد کردند. ( از الاعلام زرکلی ).
عبدالجبار. [ ع َ دُل ْ ج َب ْ با ] ( اِخ ) ابن عبداﷲبن احمد قرطبی قیروانی، مکنی به ابوطالب. به ادب و عربیت و تاریخ معرفتی داشت. او را شعری است و تاریخی تصنیف کرد.وی به سال 510 هَ. ق. درگذشت. ( از الاعلام زرکلی ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان بدوستان بخش هریس شهرستان اهر: در ۳۱ کیلومتری راه شوسه تبریز - اهر: کوهستانی و معتدل: ۵۸۲ تن سکنه: آب از چشمه: محصول غلات و حبوبات شغل زراعت گله داری و گلیم بافی.
ابن عبدالله بن احمد قرطبی قیروانی مکنی به ابوطالب بادب و عربیت و تاریخ معرفتی داشت او را شعری است تاریخی تصنیف کرد وی بسال ۵۱٠ ه ق درگذشت

فرهنگ اسم ها

اسم: عبدالجبار (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: abodoljabbār) (فارسی: عبدالجبار) (انگلیسی: abodoljabbar)
معنی: بنده ی خدای توانا، بنده ی خدای قاهر، ( دراعلام ) عبدالجبار علوی محمودی ( زینبی علوی ) از شاعران عهد محمود و مسعود غزنوی، بنده پروردگار که دارای جبروت است

جملاتی از کلمه عبدالجبار

۱- عبدالجبار مومونی بازیکن ابومسلم مشهد در بازی هفته بیست و پنجم لیگ برتر
احمد عبدالجبار (عربی: احمد عبدالجبار؛ زادهٔ ۸ ژانویهٔ ۱۹۷۸) یک بازیکن فوتبال اهل عراق است.