ستم کشیده

لغت نامه دهخدا

ستم کشیده. [ س ِ ت َ ک َ / ک ِ دَ/ دِ ] ( ن مف مرکب ) ستم دیده. رنج دیده:
هر یک چو غریب غم رسیده
از راه زمان ستم کشیده.نظامی.

فرهنگ عمید

کسی که به او ظلم و ستم شده، مظلوم، ستمدیده.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - ستم دیده مظلوم. ۲ - محنت دیده رنج کشیده.

جمله سازی با ستم کشیده

براه عشق فتادم ز پا، دویده دویده بجور خوی گرفتم ستم کشیده کشیده
تیغ ستم کشیده به سر وقت من رسید الحق که در حقم کرم بی‌کرانه کرد
کی مادر غم رسده من لیلای ستم کشیده من
پشت هلال شد دوتا، از خم ابروان تو قامت خم گواه بس، بار ستم کشیده را
هزار شکر که از رنج زندگی آسود وجود خسته و جان ستم کشیده من
چرا غمش نکند بر من اعتماد که من ستم کشیده ولی مهربان غم دارم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
عندلیب یعنی چه؟
عندلیب یعنی چه؟
متعبد یعنی چه؟
متعبد یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز