لغت نامه دهخدا عذرسازی. [ ع ُ ] ( حامص مرکب ) عمل عذرساز. حالت و چگونگی عذر ساز. عذرآوری: پیر چون دید عذرسازی اوکرد رغبت بدلنوازی او.نظامی.