غمستان

لغت نامه دهخدا

غمستان. [ غ َ م ِ ] ( اِ مرکب ) جای غم و اندوه. غمکده. رجوع به غم شود.

فرهنگ عمید

جایی که در آن غم و غصه بسیار باشد، ماتمکده.

جمله سازی با غمستان

سپه کردند هر یک تهنیت باد غمستان گشت در دم عشرت آباد
احساس بین که او به غمستان کربلا غیر از غم سکینه غم دیگرش نبود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نام
نام
ژرف
ژرف
کص
کص
قرین رحمت
قرین رحمت