لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
تعبیر خواب
درباره لغت یاب
صحیه
تصویر معنی صحیه
لغت نامه دهخدا
صحیه. [ ص ِح ْ ح ی ی َ ] ( ع اِ ) بهداری ( اداره ). رجوع به بهداری شود.
فرهنگ فارسی
۱ - ( صفت ) مونث صحی. ۲ - ( اسم ) بهداری ( اداره ): صحیه مدارس.
جمله سازی با صحیه
بزد صحیه و رفت آندم ز هوش بر آمد ز زنها ز شادی خروش
گزارش محتوای نامناسب
فال حافظ
فال چوب
فال مکعب
فال سنجش