شیرزور

لغت نامه دهخدا

شیرزور.( ص مرکب ) با قوت و زور مانند شیر. ( ناظم الاطباء ).
شیرزور. ( اِخ ) از القاب بهرام گور است. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

ویژگی آن که زور و نیروی شیر دارد، دلیر و پرزور مانند شیر.

جمله سازی با شیرزور

همه پیل پیکر همه شیرزور به دادار نزدیک و ز ابلیس دور
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال درخت فال درخت فال رابطه فال رابطه