رواه

لغت نامه دهخدا

رواه. [ رَ ] ( اِ ) طعام است مر زندانیان را. ( از آنندراج ). قوت و طعام زندانیان و اسیران. ( ناظم الاطباء ):
قفس تن شده بدل زندان
پاره های جگر رواهش دان.ابوالمعانی ( از شعوری ).
رواه. [ رُ ] ( ع اِ ) جنبش آب بر روی زمین. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ).

فرهنگ عمید

طعام زندانیان، غذای زندانیان و اسیران.

فرهنگ فارسی

جمع راوی روات

جمله سازی با رواه

پدرش، موسی بن جعفر الزید، از راویان بزرگ حدیث است که بعدها ابن طاووس روایاتش را جمع‌آوری نموده با نام فرقة الناظر و بهجة الخاطر مما رواه والدی موسی بن جعفر منتشر نمود. گفته می‌شود یکی از اجداد ابن طاووس یعنی «ابوعبدالله» سخی الدین محمد ابن‌عباس، یا سید محمد ابن اسحاق دارای چهره‌ای زیبا بود، به همین دلیل فرزندانش به ابن طاووس معروف شدند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ددی یعنی چه؟
ددی یعنی چه؟
درس یعنی چه؟
درس یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز