خانه ساختن

لغت نامه دهخدا

خانه ساختن. [ ن َ / ن ِ ت َ ] ( مص مرکب ) بنای خانه کردن. ساختن خانه. درست کردن خانه:
دل ای رفیق بر این کاروانسرای مبند
که خانه ساختن آیین کاروانی نیست.سعدی.

فرهنگ فارسی

بنای خانه کردن ساختن خانه

جمله سازی با خانه ساختن

در دل مدار نقش امانی که شرط نیست بت خانه ساختن به نظرگاه پادشا
قدرت خانه ساختن حق داد تا تو از خویشتن نهی بنیاد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نمایان یعنی چه؟
نمایان یعنی چه؟
جوز یعنی چه؟
جوز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز