جذاب

جذاب کسی است که توانایی جلب توجه و گیرایی بالایی دارد. یک مفهوم چندوجهی است که به طور کلی به ویژگی‌ها و صفاتی اشاره دارد که فرد را دلپذیر و جلب توجه می‌کند. این مفهوم می‌تواند در ابعاد فیزیکی، ذهنی و روحی وجود داشته باشد و هر فرد ممکن است آن را به شیوه‌ای متفاوت تعریف کند. به طور کلی، این مفهوم به نیروهایی اشاره دارد که فرد را در نظر دیگران جالب و هیجان‌انگیز می‌سازد. در بعد فیزیکی، به ویژگی‌های ظاهری و جذابیت بدنی فرد مربوط می‌شود. این شامل عواملی مانند چهره، قد، وزن، لباس و سبک شخصی است. در بعد ذهنی و روانی، این مفهوم به صفاتی چون هوش، شخصیت، خلاقیت، اعتماد به نفس، نوآوری، نگرش به زندگی، توانایی‌های اجتماعی و مهارت‌های ارتباطی اشاره دارد. اگرچه جذابیت یک درک شخصی است و ممکن است تعاریف آن بین افراد متفاوت باشد، اما به طور کلی این ویژگی به فرد کمک می‌کند تا در جوامع اجتماعی خود تأثیرگذار و جذاب باشد و در روابط شخصی، حرفه‌ای و اجتماعی خود موفق‌تر عمل کند.

لغت نامه دهخدا

جذاب. [ ج َ ] ( ع اِ ) مرگ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). علم است مرگ را. ( از قطر المحیط ). منیة. زیرا نفوس را جذب میکند. ( از اقرب الموارد ).
جذاب. [ ج ِ ] ( ع اِ ) پیه خرمابن یا پیه سخت از آن. ( از منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). شحم خرما یا سخت از آن. ( از اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). جَذَب. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). و فی الحدیث: «کان [ اَی محمد ]یحب الجذب.» ( از اقرب الموارد ). واحد آن جَذابَه. ( منتهی الارب ). || ( مص ) کشیدن. ( یادداشت مؤلف ). کشیدن چیزی از یکدیگر. ( آنندراج ). || با کسی منازعت کردن درکشیدن. ( از قطر المحیط ). نزاع کردن. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). و منه «و کانت بینهم مجاذبات ثم اتفقوا». ( اقرب الموارد ). || برگردانیدن چیزی از جای. ( از قطر المحیط ) ( منتهی الارب ). || ( ص، اِ ) شترماده کم شیر. ( آنندراج ). || ج ِ جاذبه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )
جذاب. [ ج َذْ ذا ] ( ع ص، اِ )جذب کننده. بسیار جذب کننده. بجانب خود کشنده. ( ناظم الاطباء ). قیاساً صیغه مبالغه از جذب به معنی کشیدن است. سخت کشنده. کشنده. ( یادداشت مؤلف ). گیرا. جلب کننده. آنچه یاآنکه سخت توجه مردم را بخود جلب کند.

فرهنگ معین

(جَ ذّ ) [ ع. ] (ص. ) جذب کننده، رباینده.

فرهنگ عمید

گیرا، دوست داشتنی، دلربا.

فرهنگ فارسی

بسیارجذب کننده، بسوی خودکشنده، گیرا
( صفت ) ۱- بسیار جذب کننده بطرف خود کشنده بسیار محکم جذب کننده. ۲- دلکش دلربا: ( ( صورتی جذاب دارد. ) )
پیه خرما بن یا پیه سخت از آن شحم خرما یا سخت از آن. یا شتر ماده کم شیر

جملاتی از کلمه جذاب

چشم جذاب بتان زین کویها مغز جویان از گلستان بویها
تشنگی را مبدأ از آب است و بس تشنگان را آب جذابست و بس
مرحبا زین نیستی و زین عدم که بود جذاب هستی دمبدم