بیشه به معنای جنگل یا درختزار، فضایی سرسبز و پر از درختان است که به عنوان زیستگاه بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی شناخته میشود. این مناطق به دلیل تنوع زیستی و زیبایی طبیعیشان اهمیت زیادی دارند.
جنگلهای هیرکانی از بیشههای معروف در شمال ایران هستند که به عنوان یکی از قدیمیترین جنگلهای دنیا شناخته میشوند. این جنگلها، با پوشش گیاهی متنوع و گونههای نادر، به عنوان میراث طبیعی کشور اهمیت ویژهای دارند.
همچنین جنگلهای زاگرس نیز به عنوان یکی دیگر از مناطق مهم طبیعی در ایران شناخته میشوند که تنوع زیستی بالایی دارند و به حفظ اکوسیستم کمک میکنند.
( بیشة ) بیشة. [ ش َ ] ( معرب، اِ ) ( ازاسپانیایی ) شرم مرد. آلت مرد. ( از دزی ج 1 ص 135 ).
بیشة. [ ش َ ] ( اِخ ) بیش. بئشة. وادیی است شیرناک به یمن. و این کلمه فارسی را ابناء فارس بدانجا برده اند. ( منتهی الارب ). مأسده ای در راه یمامه. وادیی از اودیه یمن. ( از یادداشت مؤلف ). رجوع به بیش شود.
بیشة. [ ش َ ] ( اِخ ) موضعی است میان مکه و مصر. ( از معجم البلدان ).
بیشة. [ ش َ ] ( اِخ ) از اعمال مکه پایین یمن. فاصله آن تا مکه پنج مرحله است. ( از معجم البلدان ).
بیشة. [ ش َ ] ( اِخ ) از دیار بنی سلول و در آن بطنهایی از خثعم و هلال و سواءةبن عامربن صعصعة و سلول و عقیل و ضباب و قریش اند. ( از معجم البلدان ).
بیشة. [ ش َ ] ( اِخ ) فرعی از قحطان از عسیر از قبائل حجاز. ( از معجم قبائل العرب ).
بیشة. [ ش َ ] ( اِخ ) دهیست از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان. 300 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
بیشه. [ ش َ / ش ِ ] ( اِ ) زمینی غیرمزروع که درختان و نی و دیگر رستنیها در آنجا تنگ درهم آمده و صورت حصاری بخود گرفته است. بعربی اجم گویند. ( برهان ). جنگل. ( رشیدی ) ( ناظم الاطباء ) ( انجمن آرا ). اجمة. ( زمخشری ). ایکة. ( ترجمان القرآن ). خفیة. عرین. عرینة. غابة. غمیس. غیضة: خِدر؛ بیشه شیر. خیس؛ بیشه شیر. خیسة؛ بیشه شیر. عفرین؛ بیشه شیر. غیل؛ بیشه شیر. ( منتهی الارب ):
خدنگش بیشه بر شیران قفص کرد
کمندش دشت بر گوران خباکا.دقیقی.و از مغرب این کوهستان [ کوهستان ابوغانم به کرمان ] روستائیست که آن را رودبار خوانند، همه بیشه است و درختان و مرغزارها. ( حدود العالم ).
(ش ِ ) [ په. ] ( اِ. ) ۱ - نیزار، نیستان. ۲ - جنگل کوچک.
۱. نیستان، نیزار.
۲. جنگل کوچک.
۳. جای پردرخت.
۴. (موسیقی ) نوعی ساز بادی از خانوادۀ نی.
نیستان، نیزار
( اسم ) ۱ - نیزار نیستان. ۲ - جنگل کوچک ۳ - سازی است از نی که شبانان نوازند
دهیست از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان ٠
{thicket} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] پوشش گیاهی متراکمی از درختان کوتاه و درختچه ها و بوته ها
💡 این فیلم در یک درگیری ۲۰۱۰ در یک بیشه نخل در باز میشود استان دیالی از عراق. سه تفنگدار دریایی غار را کشف میکنند و همزمان با کاهش خوردههای ویدئویی کلاه ایمنی، سیاه و سفید شروع به فریاد میکنند.
💡 اسمایت در طول زندگیاش بطور فعالی به ورزش میپرداخت. در زمان جوانی یک اسبسوار علاقهمند بود. او همچنین به گلف علاقهٔ بسیاری داشت. برادر اسمایت به درخواست خواهرش، خاکستر او را پس از مرگش در بیشهای در کنار باشگاه گلفی که اسمایت عضو آن بود پخش کرد.
💡 در آن بیشه نه گور از شیر میرست نه شیر از خوردن شمشیر میرست
💡 این درخت در ایران در مناطق شمالی و در استانهای گرگان (رادکان، کتول، علیآباد به طرف کوههای شاهوار، قلعه ماران و خوش ییلاق)، مازندران (گردنه گدوک نزدیک فیروزکوه، گردنه کندوان سیاهبیشه، دره چالوس و پل زنگوله)، گیلان (ایسپیلی، منجیل و رودبار) و آذربایجان (ارسباران،اطراف کلیبر و خداآفرین) میروید.
💡 کو همانجا که دل و اندیشهاش دایم آنجا بد چو شیر و بیشهاش
💡 بحر اخضر میدهد تشکیل در مدنظر انعکاس بیشههای بیشمار زندهرود
💡 جنگلی از درخت کاج در دامنهٔ کوه دویموربرگ و بعد از دونهارو. معنی نام «بیشهٔ تاریک» است و راهی کهن در آنجا وجود دارد که به دروازهٔ جادهٔ مردگان ختم میشود. جادهٔ مردگان از زیر کوه دویموربرگ عبور میکند. در دوران سوم این جاده توسط مردگان دونهارو اشغال شده بود تا اینکه آراگورن آنها را از قسمشان آزاد کرد.